خلاصه ای قسمت اخردختران افتاب
-
گفتگوی منتشر نشده حسین دهباشی با عزتالله انتظامی
روزنامه اعتماد - حسین دهباشی: آنچه میخوانید بخشهايی از یك گفتوگوی بلند است كه حسین دهباشی در سال ١٣٩٠ با زندهیاد عزتالله انتظامی انجام داده است ذیل عنوان «خشت خام». سپاس ویژه از آقاي دهباشی كه متن اين گفتوگو را پیش از انتشار رسمی در اختیار روزنامه قرار داد. فكر میكنم قبل از هر چیز میتوانیم مقدمهاي از پیشینه خانوادگی شما داشته باشیم. اينكه چه سالی به دنیا آمدید و در چه خانوادهاي متولد شدید؟ در محله سنگلج به دنیا آمدم. الان پارك شهر است و جنوبش تئاتر سنگلج كه قبلا اسمش تالار بیست و پنج شهریور بود. یك محله خیلی خیلی قدیمی بود و همه خانهها گِلی بودند. كوچهها باریك بودند و برق نداشتند. لولهكشی آب نبود. حتی صحبتش هم نبود. یك بازراچه بود كه بازارچه سنگلج نام داشت. سربازخانه داشت و دست راستمان آب انبار بینهايت بزرگی بود كه شايد سی چهلتا پله میخورد، میرفت پايین. آن...
-
داریوش شایگان: سخت هوادار مصدق بودم
روزنامه شرق: پدر و پدربزرگ داریوش شايگان، به گفته خود او، در تبریز به امر تجارت مشغول بودند و پدرش قبل از انتقال به تهران، از مریدهاي پدر من بوده و در مراسم مذهبی مسجد ما، نوعا شرکت میکرده و یکی دوبار هم او را در دوران کودکی همراه خود به آن مسجد برده است... شايگان میگوید: «پدرم از یک خانواده بسیار قدیمی تجار آذربايجان و اهل سلماس در نزدیکی ارومیه بود. در خانهاش در تبریز که پدربزرگم در آن هر یک شعبه تجارتی داشت، احساس تنگی نفس میکرد و دوست داشت سفر کند و جهان را بشناسد...». البته شايگان را که از لحاظ سنی، نزدیک به من بوده، در آن دوران ندیده بودم، چون من نیز مانند او کودکی بودم که گهگاهی در مراسم مسجد پدری حضور مییافتم... ...زمان گذشت و من شايگان را در یکی دو جلسه علمی- فلسفی استاد بزرگوار، مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبايی و پروفسور هانری کربن، در تهران دیدم که اينک در دوره...
-
«داریوش شایگان»؛ بازگشت به پروست در ۸۴ سالگی
ماهنامه اندیشه پویا - مریم شبانی، رضا خجسته رحیمی: روی تخت سیار بیمارستان سریع تر از آن که فرصت دیدنش را داشته باشیم از مقابل مان گذشت. همین قدر دیدیم که صورتش زیر سنگینی پلک هاي بسته اش آرام بود ولی خواب کامل نبود. دست راستش با تکان هاي شدید می لرزید، انگار که نمايشی باشد از بی قراری درونش. در همان حال هوش و بیهوشی بعد از سکته مغزی دست لرزانش را بالا گرفته بود تا مماس تخت نباشد. مثل همیشه که وقت حرف زدن دست راستش بالا بود و پر از تکان، انگار که زبان دومش باشد. آن شب با دیدنش روی تخت بیمارستان معذب شدیم؛ مثل هر بار که مهمان منزلش هستیم و وقت هايی که به هیجان می آید و می خواهد توجه ما را به چیزی جلب کند. بلند می شود، می ايستد، دست چپش را به کمرش می زند، دست راستش در هوا چرخ می خورد و حرف می زند و ما نمی دانیم که بايد به احترام او بايستیم یا بیشتر توی مبل هاي قرمز شرقی خانه اش فرو...
-
ناگفتههای ناطق نوری درباره لاجوردی، فرقان و منتظری
خبرگزاری مهر - سینا سنجری، حسام رضايی: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: بعد از حادثه ۸ شهریور، لاجوردی جزوهاي براي من آورد که در آن پرونده نخست وزیری را به صورت ریز بررسی کرده و قائل بود بسیاری در اين ماجرا موثر بودند. تابستان هنوز به نیمه نرسیده بود که وقت مصاحبه را گرفتیم، شنیده بودیم که میخواهد بمناسبت بیستمین سالگرد شهادت «سید اسدالله لاجوردی»[اول شهریور ۱۳۷۷] مطالبی را درباره آن شهید بگوید، او معتقد بود که به آن شهید جفا شده و لازم است حقايق بیشتری درباره لاجوردی گفته شود. حقايقی که شايد بتواند مظلومیت او را بیشتر نشان دهد، مظلومیتی که ناشی از ارائه گزارشهاي دروغ برخی سیاسیون دهه ۶۰ بخصوص جناح چپ و افرادی نظیر آیتالله منتظری به امام خمینی(ره) و فضاسازیهاي کذب علیه لاجوردی بود. براي مصاحبه بايد به لواسان میرفتیم، «گردنه قوچک» را که پشت سر گذاشتیم و وارد میدان اول...
-
مناظره «حسین الله کرم» و «صادق زیباکلام» در آستانه انتخابات
خبرآنلاين - امید کرمانی ها،الهه محمدی: صادق زیباکلام و حسین الله کرم در مناظره آنلاين خبرگزاری خبرآنلاين، پیرامون انتخابات ریاست جمهوری از دلايل حمايتشان از نامزدهاي مورد نظرشان گفتند. کمی قبل از اينکه صداي اذان ظهر بلند شود سردار قدیمی جنگ به همراه دوست و منتقد قدیمی اش به خبرآنلاين آمدند تا اينبار با یک موضوع انتخاباتی رودروی هم به مناظره بنشینند. حاج حسین الله کرم و صادق زیباکلام سال ها است که با یکدیگر رفیقند، از آن رفیقهايی که به قدمت همان دوستی قدیمیشان آبشان با یکدیگر در یک جوی هم نرفته است. یکیشان منسوب به یکی از تندروترین جناح هاي اصولگرا یعنی انصار حزب الله و یکی شان از فعالان به شدت اصلاح طلب. اما اين ها دلیل نمی شد که نماز ظهر که شد پشت سر هم نماز نخوانند. آن ها به محض رسیدن به حیاط خبرآنلاين به تحریریه رفتند و زیباکلام تصمیم گرفت با کنار گذاشتن تمام اختلافات سیاسی و...
-
تجاوز جنسی سه برادر همزمان به دختر باکره پشت کنکوری
تجاوز جنسی سه برادر همزمان به دختر باکره پشت کنکوری برادران هوس باز از تنها بودن دختر و اينکه والدینش به سفر رفته اند سوء استفاده کرده و به اين دختر که دوست خواهرشان بود تجاوز کردند. آرام است، اما چشمهاش بیقرار… صورتش را از لنز دوربین فیلمبردار میدزدد و توی گوشم میگوید: «بنا نبود اينها از من عکس بگیرن ها». بند کیفش را توی دستانش میپیچاند، اول بند را دور یک انگشتش حلقه می کند، بعد انگشت سبابه دست دیگرش را داخل گره می کند، گره باز می شود و دوباره بازی را از سر میگیرد. قرار گذاشتهايم اسمش رعنا باشد؛ رعناي 23 ساله که به صندلی چوبی دفتر فیلمسازی تکیه داده، میـــخواهد براي اولینبار دریک جمع درباره اذيت و اذیتی که در ١٨سالگی از سه برادر دوستش دیده صحبت کند. رازی که هیچکس ازآن خبر ندارد جز خودش، دوستش و ما. رعنا میگوید: «خانه منیژه بودم، خانهشان دو تا کوچه بالاتر از...